۱۳۹۴ دی ۲۹, سه‌شنبه

مدیحه‌ای در بابِ زمان

این یادداشت در دی‌ماه ۹۴ در مجله‌ی صدا منتشر شده‌است.
دعوت به خواندنِآقای جودت و پسران از اُرهان پاموک


بیشک اُرهان پاموک مهمترین نویسندهی کشفشدهی خاورمیانه است و در آثارش لایهای از روحِ مردم، تاریخ و فرهنگ دیده میشود. در آقای جودت و پسران که اتفاقا اولین رمانِ نویسندهایست که در ۵۲ سالهگی نوبلِ ادبیات را برد، شاهدِ روایتی جاسنگین هستیم که به روی پایهای قرص و محکم از انبوهِ حوادث و اتفاقها بنا شده.
رمان به سه بخش کلی تقسیم شده و در بخش اول در روزهای حوالیِ ترور عبدالحمید دوم، پادشاه عثمانی، پسرِ جوانی به نام جودت چراغی کسب و کار و تجارتخانهی کوچکی راه انداخته و فکر ازدواج با دختری پاشازاده به نام نیگان را در سر دارد و در همان روزها برادر خود را که در پاریس تحصیل کرده و مشروطهخواه است، به علت بیماری از دست میدهد و قیومیت ضیا برادرزادهاش (نظامیِ آیندهای که در کودتای نظامیان در دههی هفتاد نقش بازی میکند) برشانهی او میافتد. همین ماجرای بخش اول روایتی را شامل میشود که در آن تصویری روشن و با جزییات از شهر استانبول، خاصه محلهی نیشانتاشی، و وضع حاکمیت و مُدِل زندهگی و فکر مردم در رابطه با حاکمیت میبینیم. وقایع در جاهایی شبیه ایران در زمان مشابه میشود و در جاهایی هم جلوتر.
تکهی حایز اهمیت رمان، انتخاب بستر تاریخیِ مناسب و تاثیرگذار است. بهطوریکه نمیشود چنین قصهای را در چند دهه بعد یا پنجاهسال قبل روایت کرد و تاثیر وقایعِ تاریخی در مسیرِ حرکت خانواده دیده میشود. گاه در بطن ماجرا و گاهی هم ناظر و تاثیر پذیرفته از وقایع. اما هماره همقدم با زمان جلو میآیند.
در بخش دوم که مفصلترین تکهی کتاب است و از ۶۰ فصل تشکیل شده، از ترکیهی عثمانی و در آستانهی مشروطه به ترکیهی مصطفی کمال هجرت میکنیم و روند اصلاحات در زندهگی روزمره و آرای شهروندان را میبینیم. سیسال گذشته و فرزندانِ آقای جودت و نیگانخانم نزدیکِ راهی هستند که پدرشان سیسال قبل پا در آن گذاشته. با این تفاوت که بازرگانیِ کوچک به تجارتخانهای اسمورسمدار بدل گشته و روح محلهی نیشانتاشی کاملتر شده.
گویی جودت و نیگان در بچههاشان تکثیر شدهاند. حتا رد پایی از نصرت، برادر جودت، هم میتوان در آداب رفیک دید. پسری که درخشانترین و ماندگارترین شخصیت شکل گرفتهی رمان است. جوانی سرگردان که تکلیفاش با خود روشن نیست و تواناییِ انجام هیچکارِ مهمی را ندارد. نه مثلِ برادر و پدر تاجر و مردِ کاملی میشود و نه آنطور که بابمیلاش بود، نویسنده و هنرمند یا روشنفکری مهم میشود. بسیار میخواند و گویی سرگشتهگی و حالِ او رابطهای تنگاتنگ با دورانِ گذار و تغییر در ترکیهی جدید دارد. شاید بتوان پسر رفیک را شکلِ تکامل یافتهی او قلمداد کنیم که در بخشِ پایانی ظهور میکند. ترکیه در ریلِ تجدد افتاده و اینبار پسر توانسته نقاش شود اما هنوز بیمِ دیکتاتوریِ نظامیان میرود و احتمالا در رابطهی عاطفی مسیری شبیه پدر پیش رویاش است.
در این میان پسرِ اهلِ شعری هم دیده میشود که با خود عهد کرده اگر تا سیسالهگی شاعر بزرگی نشود، کلک خودش را بکند. ماجراها و سرنوشت او همراه با مکانهایی که میرود و نوعِ آدمهایی که میبیند و بحثی که درمیگیرد، به غنیتر شدنِ رمان کمک شایانی کرده.
گفتوگوها و بحثهای مهمواساسی -که مطرحشدناش ممکن است خطرِ به بیراهه رفتن به همراه داشته باشد- به جا و دقیق به کار گرفته شده و به هیچ وجه شمایی آموزشی و شعاری به خود نگرفته، بلکه شاید مهمترین بخش برای نزدیک شدن به روحِداستان و شرایطِ حاکم بر آن هم بوده و نویسنده با دانشی جامع از رشتهی موضوعات مطرحشده دست به چنین ریسکی زده است.
این جسارت و توانایی پاموک را از دیگر نویسندهگان خاورمیانه تمییز داده و با وجود نبودِ ماجرایی محوری و کشمکشی کلی، آنقدر فضا و شخصیت خلق کرده که خواننده به دیدنِ سرنوشتِ آنها ترغیب میشود و در خردهروایتهای جذاب غرق میشود. و پس از نزدیکِ هزار صفحه صحنهای لرزان را مقابل خواننده قرار میدهد، تا خداحافظیِ باشکوهی با رمان داشته باشد. فراموش نکنیم پاموک کتاب را در بیستودو تا بیستوششسالهگی نوشتهاست.
بخش زیادی از تجربهی سرکردن و دستنکشیدن از آقای جودت و پسران به توجهِ عمیق نویسندهی جوان به دقتِ او در جزییات برمیگردد که مجموعهای کامل از زندهگی را برای خواننده ترسیم کرده و نمونههایی در حد خود متفاوت را به نمایش گذاشته. شاید بشود از منظر نگاهِ اقتصادی هم وضعیت جودتها و درپیاش، ترکیه را مورد بررسی قرار داد. جایی که فعالیتِ اقتصادی، هنر و مهارتی مهم به شمار میرود که پسرانِ جودت از بازرگانیای خُرد، وابسته به شرایط اجتماع، راهشان به نقاشی و آرتِ بعد از دههی شصت ختم میشود.

سالهای اخیر در ایران فضایی بهوجود آمده که عمده تکیه برای کسانی که کمتر فرصت مطالعه دارند، کتابهای قدیمی و گاها کهنه و دستدوم یا افست بوده و کمتر تازههای چاپ انتخاب میشود. آقای جودت قدیمیست و بعدِ سیسال به فارسی ترجمه شده اما کتابی تازه و نو است. شما را به خواندنِ «آقای جودت و پسران» دعوت میکنم.