۱۳۹۰ تیر ۲۸, سه‌شنبه

۱،۲،۳ آغاز

...پس تصمیم گرفتیم به وبلاگ نویسی رو آوریم...!

مدت ها بود که به دنبال ایجاد وبلاگ برای خودم بودم تا وقایع را ار دیدِ خود و دنیا را آنگونه که می بینم بیان کنم، اما؛ امان از بی حوصلگی...!
ور رفتن با خودکار و کاغذ برایم دلچسب تر است تا بازی با کیبوردی که حروفِ فارسی ندارد و باید از حفظ نوشت! به همین دلیل اکثرِ نوشته هایم را ـ کوتاه و بلند ـ یا در دفتر، یا در کاغذ هایی در گوشه و کنار و یا در ذهنم می نگاشتم. و بعضی از نوشته های کوتاه را در فیس بوکم می گذاشتم و بازخوردش را میدیدم...شاید!
و همین بی حوصلگی ها باعث تاخیر در ایجاد وبلاگ شد! اما در نهایت کوتاه آمدم و بی مقدمه در این نیمه شب آغاز کردم!
می دانم شروع بسیار سخت است و تا مدت‌ها بدون مخاطب باید به راه ادامه دهم، اما روزی شاید همین اولین پست هم خوانده شود و نظری در آید از پی اش!!! (نمی دانم از نظر نگارشی صحیح است یا خیر!!!)
ولی چیزی که مهم است این است که حرف هایم را می زنم و گاهی اوقات خودم را بیرون می ریزم و نظراتم را بیان می کنم و اتفاقات را از دریچه چشم خود بازگو خواهم کرد.
باشد که در این راه موفق گردیم...!

آن چیز که از چشمِ من می گذرد، این جاست...

م.ح

۵ نظر:

Sh گفت...

hame ash ra khandam... hata hamiin poste aval, delchasb bud!

Unknown گفت...

ممنون از شما دوستِ ناشناخته! ای کاش خودتون رو هم معرفی می کردید...

Sh گفت...

gharibe am mime aziiz... niazi be moarefi niist ;)

Unknown گفت...

در هر صورت خوشحالم از اینکه برایتان دلچسب بود...

Unknown گفت...

در هر صورت خوشحالم از اینکه برایتان دلچسب بود...