۱۳۹۰ اسفند ۱۸, پنجشنبه

زن هم انسان است

نمی‌فهمم مردانی را که روزِ جهانی‌ِ زن را تبریک می‌گویند. یا مردانی که برای حقوق زنان می جنگند. خودِ این پارادوکس است، یعنی‌ زنان به حددی ناتوانند که ما باید دنباله ی حقوق از دست رفته ی ایشان را بگیریم، چون خودشان نمی‌تواند از دردِ خویشتن بگویند. شاید در بعضی‌ جوامع محیط آنقدر بسته باشد که این روش تنها چاره به نظر برسد، اما همه جا که اینطور نیست. گاهی آنقدر تاثیر فرهنگ مردانه زیاد بوده است که همین زنان به انتظار نشسته اند تا مردی بیاید و از آنها دفاع کند، با آنکه خودشان می توانند اگر بخواهند. اما سختی و هزینه را به جان نمی خرند و این طور می شود که اغلب پایان خوشی ندارد!

شاید اساسا خوب باشد که روزی به نام زنان نامگذاری شود تا کمی‌ ما را به فکر و دارد، اما پس ۳۶۴ روزِ دیگر چه؟
بحث این است که: چه خوب بود اگر فارغ از جنسیت به هم نگاه میکردیم و این همه تفاوت بینِ هم قائل نمی‌شدیم و سعی‌ نمی‌کردیم با هر چیزی خود را از دیگران جدا کنیم. البته این مهم را به مواردِ بیشماری می شود تعمیم داد، مثل زبان، نژاد، دین و مذهب و اعتقادات و هر چیزی که انسان‌ها را از هم جدا می‌کند. در حالی که همه یک چیز هستیم. انسان. گاهی از دست رفته.

هیچ نظری موجود نیست: