۱۳۹۳ آبان ۶, سه‌شنبه

دفترچه‌ی خاطرات و فراموشی

از دوران دبیرستان برایم سوال بود «چرا بعضی از مردان بیشتر از حقوق زنان دفاع می‌کنند تا خود زنان». و سوال دیگر اینکه «چرا زنان به تنهایی از پس حق خود برنمی‌آیند». که البته هنوز هم جواب‌های قانع کننده‌ای نیافته‌ام، اما پاسخ گفتن به دومی ساده تر است.
نکته‌ی دیگری که به این تضییع دامن می‌زند بحث سکسیسم یا جنسیت زده‌گی است. این نگاه جنسیتی اگر از جانب آقایان به خانم‌ها و یا برعکس باشد جا افتاده تر است. نه این نگاه که قابل قبول است، بلکه دعوای اصلی همین نگاه‌های جنسیتی و با تبعیضِ جنس‌های مخالف نسبت به یکدیگر است. اما بحث مهمی که این روزها در جامعه می‌گذرد نکته‌ای تاسف‌بار دارد که بسیاری از تلاش‌ها را بی فایده می‌کند. آن هم این است که گروهی دانسته یا نادانسته خودشان برای خودشان تبعیض قائل می‌شود و خودشان را مسخره می‌کنند.
بعضی دوستانم را می گویم که تاثیر زیادی را در نرسیدن زن به حق خود و نگاه جنسیتی‌ که آقایان به آن‌ها دارند هستند.

این‌ها را گفتم تا بگویم برخی از زنان بیشترین تاثیر را در نرسیدن زن به حق خود داشته‌اند و بی آن که بدانند دست خیلی مردهای ضد زن را از پشت بسته‌اند. نمونه‌اش بعضی از دوستان هم سن و سال من که به شکل تعجب آوری ضد خودشان هستند و خودشان را مسخره می‌کنند. و از آن‌جایی که در ذهن آن‌ها نیستم نمی‌توانم مطمئن باشم که حواسشان نیست.

دوست من اصلا شبیه‌ خانم‌های نماینده‌ی مجلس نیست. بلکه درست نقطه‌ی مقابل آن‌هاست: حجاب ندارد. سعی می‌کند با مُد روز پیش برود. همیشه آرایش می‌کند. زیبایی سینمایی دارد و سنش که زیاد می‌شود زیبایی‌اش کم می‌شود. همیشه مرتب و آراسته ظاهر می‌شود. تقریبا هر فصل دوست‌پسر تازه‌ای دارد. و قس علی هذا.
اما در وایبر مدام به جک‌هایی که دختر را مسخره می‌کنند می‌خندد و آن‌ها را می‌فرستد.

هیچ نظری موجود نیست: