۱۳۹۵ دی ۵, یکشنبه

صبحانه با هارلی

ناگهان بعد از پنجاهوهشتسال رمان مهم ترومن کاپوتی به فارسی برگردانده شد و امروز بلافاصله بعد از تمام شدن کلماتِ لذتبخشاش، دوباره فیلم را دیدم یادِ همین عکس افتادم. که یادگار حضور درخشان ادری هپبورن در «صبحانه در تیفانی»ست و لباسِ سیاهِ خاطرهانگیزی که با آن چوبسیگار بلند، پُستر فیلم هم شد و نیمقرن بعد در حراج کریستی به قیمت عجیب ۸۰۰هزاردلار فروخته شد.

رمان اما یک سروگردن بالاتر است و به خصوص در پایان بارها تماشاییتر است. و البته دیگر خبری از آن شکوهِ سینمایی و بوسه در نیویورکِ بارانی نیست و جایاش را حقیقتی تلختر گرفته است. به هر شکل چه فیلم و چه رمان هر دو اثری مجزا هستند و احتمالا هالی گولایتلی یکی از شخصیتهای مهم ادبیست که هپبورن بسیاربسیار توانسته به آن نزدیک شود و بینقص اجرایاش کند. شخصیتی که برخلاف ظاهر شادش گذشتهای مبهم داشته و همینها شد که پنجاه سال بعد در مادامتوسوی هنگکنگ من هم ناگهان سر از میزِ صبحانهای درآوردم که یکطرفاش او بود و صحنهای شد که میبینید

پ.ن: عکس را مهراد در اسفند ۹۲ گرفته

#صبحانه_در_تیفانی #ترومن_کاپوتی #ادری_هپبورن

#breakfastattiffany #trumancapote #audreyhepburn 

هیچ نظری موجود نیست: