به دعوت شقایق طباطبایی به نام بردن ده کتاب تاثیر گذار یا به تعبیر خودش ولوله انداز دعوت شدهام. به جای لیست، این یادداشت را برایش نوشتم.
راستش چندان با اینجور لیستها برای خودم موافق نیستم. هنوز آنقدری نخواندهام که بتوانم لیستی کامل ارایه کنم. شاید ده سال دیگر در سی و دو سالهگی بیایم و همچین لیستی بنویسم. از طرفی هنوز خود تاثیر برایم جا نیفتاده است. طبیعتا هر چیزی که میخوانیم و میبینیم و میشنویم و حس میکنیم جایی در ناخودآگاه ما اثر میگذارد. بیشتر مواقع خودمان هم نمیفهمیم. اما آن چیزهایی که خوراک ذهنیمان شده در کارهایمان کموبیش اثرشان را نشان میدهد.
حقیقت این است کم بوده مواقعی که با تمام وجود تحت تاثیر و مجذوب چیزی شده باشم. اما وجود داشته و گاهی حیرت زده شده ام. کتابی بوده که با گذشت یک سال از خواندنش هنوز گاهی شبی روزی عصری سراغم میآید و در من ادامه پیدا میکند و گاهی آزارم میدهد. کتابی بوده که چند سانتیمتر من را از روی زمین بلند کرده است و من دیگر من نبودم. کتابی بوده که بعد از صد صفحه از خواندش لذت بردم و حظ کردم اما چیز چندانی از داستان نفهمیدم و دوباره برگشتم، اما زیبایی بود، یک چیز ناشناختهای بود. کتابی بوده که حین خواندنش کتاب را بستهام و لحظاتی مبهوت ماندهام از توانایی نویسندهاش. و البته کتابی بوده که باعث شد برای اولین بار نسبت به مسئلهای اجتماعی واکنش نشان دهم. بماند که بعدش چه گذشت.
طبیعی است همهی اینها و هرکتاب خوب و بدی که تا به امروز خواندهام در من و ناخودآگاهم اثر گذاشته و هنگام خلق اثری بی آنکه حواسم باشد و بخواهم سراغم خواهد آمد. اما چیزی که من را از نوشتن این فهرست باز میدارد کم بودن این تاثیر و چیزهایی شبیه به آن است. شاید سالهای دیگر مناسبتر باشد.
نکتهی آخر هم اینکه بر خلاف کسانی که با این بازیها مخالفند، خواندن لیست آدمهای صاحبنظر و با دانش برایم بسیار جالب است و بعضی کتابها را گوشهای در لیست خواندنم یادداشت کردهام.
در پایان با عذرخواهی از رفیق عزیز شقایق، با احترام به همه، هنوز زمان نوشتن چنین لیستی را زود میدانم.
راستش چندان با اینجور لیستها برای خودم موافق نیستم. هنوز آنقدری نخواندهام که بتوانم لیستی کامل ارایه کنم. شاید ده سال دیگر در سی و دو سالهگی بیایم و همچین لیستی بنویسم. از طرفی هنوز خود تاثیر برایم جا نیفتاده است. طبیعتا هر چیزی که میخوانیم و میبینیم و میشنویم و حس میکنیم جایی در ناخودآگاه ما اثر میگذارد. بیشتر مواقع خودمان هم نمیفهمیم. اما آن چیزهایی که خوراک ذهنیمان شده در کارهایمان کموبیش اثرشان را نشان میدهد.
حقیقت این است کم بوده مواقعی که با تمام وجود تحت تاثیر و مجذوب چیزی شده باشم. اما وجود داشته و گاهی حیرت زده شده ام. کتابی بوده که با گذشت یک سال از خواندنش هنوز گاهی شبی روزی عصری سراغم میآید و در من ادامه پیدا میکند و گاهی آزارم میدهد. کتابی بوده که چند سانتیمتر من را از روی زمین بلند کرده است و من دیگر من نبودم. کتابی بوده که بعد از صد صفحه از خواندش لذت بردم و حظ کردم اما چیز چندانی از داستان نفهمیدم و دوباره برگشتم، اما زیبایی بود، یک چیز ناشناختهای بود. کتابی بوده که حین خواندنش کتاب را بستهام و لحظاتی مبهوت ماندهام از توانایی نویسندهاش. و البته کتابی بوده که باعث شد برای اولین بار نسبت به مسئلهای اجتماعی واکنش نشان دهم. بماند که بعدش چه گذشت.
طبیعی است همهی اینها و هرکتاب خوب و بدی که تا به امروز خواندهام در من و ناخودآگاهم اثر گذاشته و هنگام خلق اثری بی آنکه حواسم باشد و بخواهم سراغم خواهد آمد. اما چیزی که من را از نوشتن این فهرست باز میدارد کم بودن این تاثیر و چیزهایی شبیه به آن است. شاید سالهای دیگر مناسبتر باشد.
نکتهی آخر هم اینکه بر خلاف کسانی که با این بازیها مخالفند، خواندن لیست آدمهای صاحبنظر و با دانش برایم بسیار جالب است و بعضی کتابها را گوشهای در لیست خواندنم یادداشت کردهام.
در پایان با عذرخواهی از رفیق عزیز شقایق، با احترام به همه، هنوز زمان نوشتن چنین لیستی را زود میدانم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر