۱۳۹۲ اردیبهشت ۱۷, سه‌شنبه

ايدئوگرامِ كافي شاپ!

میم. ایده ی اولیه ی این طراحی بود. طراحی ای که با پیچ و خم های حرفِ «م» و کلمه ی «میم» بازی می کرد. چیزی شبیهِ بازی ای که پیشتر در «هیچ» های پرویز تناولی دیده ایم. بازی با انحنا و پیچ و خم های کلمات. این بار در طراحی هایی که نمودِ بصری دارند. گاهی از صلابتِ این عناصُر، پایداری را می شود انتقال داد و گاهی هم با سُستیِ انحنا ها، ناپایداری را.

پیش از طراحیِ این کافی شاپ، از این ایده در کتابخانه ی اتاقِ خودم و تمرینِ میز کامپیوترِ همین درس استفاده کرده ام. و نکته ی جالب این است که این طرح ها، با وجودِ شباهت، تفاوت های عمده ای دارد و هر کدام رنگ و بویی منحصر به خودش را دارا می باشد. و این می رساند که یک ایده در عین یکی بودن، تا چه اندازه می تواند تنوع داشته باشد و فُرم های مختلفی را در دلِ خود جا دهد. همانطور که در این طرح -جز در گوشه هایی- شکل کار متفاوت است. و به هیچ وجه نمی شود گفت که رونوشتی از کار های پیشین است.

آنقدر با حرف و کلمه ی میم بازی شد و اجزا را جا به جا کردم، تا چیزی که در این برگه آمده است، شکل بگیرد. تمامِ تلاشم را کردم تا تکرار در طرح نباشد. جز در مواردی که «تکرار» به مقصودِ خاصی باید آورده شود. این نتیجه ی بازیِ من با کلمات است. گاهی می فشارمشان. گاهی در آینه به آن ها نگاه می کنم. گاهی می چرخانمشان. و البته البته گاهی زیرِ پایم لِه می شوند. همه ی این ها در این کافی شاپ پنهان شده است.

هیچ نظری موجود نیست: