۱۳۹۳ خرداد ۲۸, چهارشنبه

جبر جغرافیایی/ بررسی حضور آسیایی ها در جام جهانی

این گزارش برای مجله‌ اینترنتی +۹۸ نوشته شده است و در ویژه‌نامه‌ی جام‌جهانی این مجله منتشر شده است.
mosbate98.com

چهل سال انتظار

دروازه‌های جهان از کی به روی آسیاییها گشوده شد؟ در اولین دورهی جامجهانی در اروگوئه (۱۹۳۰) در غیاب آفریقا و آسیا، اروپا با چهار نماینده و قارهآمریکا با ۸ نماینده در این رقابتها حاضر شدند. چهارسال بعد در ایتالیای ۱۹۳۴ آفریقاییها به واسطهی مصر اولین حضور خود را تجربه کردند و آمریکا با چهار نماینده و اروپا با ۱۲ تیم حاضر بود. در دورهی بعدی هم دوباره تنها تیمهای آمریکایی و اروپایی حاضر بودند.
چهارمین دورهی جام جهانی با ۱۲ سال فاصله نسبت به دورهی قبلی خودش برگذار شد. زمانی که آتشِ جنگِ دوم فروکش کرده بود. اینبار هم خبری از آسیاییها و آفریقاییها نبود. با این تفاوت که آفریقا یک بار این مهم را تجربه کرده بود و آسیا هیچ تجربه ای در این باره نداشت.
در ۱۹۵۸ سوئد و ۱۹۶۲ شیلی غیبت آسیاییها همچنان ادامه داشت تا جام جهانی ۱۹۶۶ در انگلیس که کرهی شمالی آمد و با نتایج خیره کنندهاش «طوفان زرد آسیا» لقب گرفت. آنها تا یکچهارمنهایی پیش آمدند و در نهایت در دیداری پرگل با نتیجهی ۵-۳ مغلوب پرتغال شدند. در دورهی بعدی، یعنی در ۱۹۷۰ مکزیک، کرهیشمالی که می توانست برای دومین بار پیاپی رهسپار جامجهانی شود، در بازی مقابل اسرائیل حاضر نشد تا بازیکنانِ این تیم به عنوان نمایندهی آسیا چمدانهایشان را برای مکزیک ببندند. اسرائیل با باخت دو بر صفر به اروگوئه  تساوی مقابل سوئد و ایتالیا در گروه B این رقابت ها حذف شد. اسرائیل در این جام نمایندهی دیگری هم داشت. لکین به عنوان اولین داور از این قاره در این  تورنومنت حضور داشت.

تلاش برای ورود

جامجهانیِ ۱۹۷۴ آلمان برای ما از اهمیت بالایی برخوردار بود. تیم ملی برای اولین باز پا به رقابتهای مقدماتی گذاشته بود و تا پای صعود هم پیش رفت. میگفتند گروه بندی ناموزون فیفا، نشانِ بی میلی از حضورِ آسیاییها در جامجهانی ست. تیم ملی ایران دوسال قبل در المپیک مونیخ نمایشی نه چندان موفق داشت. یک سال بعد از المپیک، سوریه، کرهی شمالی و کویت را از پیش رو برداشتیم و برای رسیدن به آلمان باید از سد استرالیا میگذشتیم. بازی رفت در استرالیا بود. هجده ساعت سفر و توقف در سیدنی و بعد سفر به نیوزلند برای دو بازی دوستانه. بازیهایی که آخر به ضرر ایران تمام شد و دستِ تیم را برای «ریل راسیچ» سرمربی استرالیا رو کرد. و برای ما هم چند مصدوم به جای گذاشت. راسیچ جنگ روانی به را انداخت و اعصاب بازیکنان ما را خرد کرد. نشریات محلی با بازیکنان ما را با کارتونهاشان تحقیر میکردند. «نقاشی کرده بودند هواپیمای جنگندهی استرالیایی شیرجه میزنند و بازیکنان ایران با آفتابه از مسجد فرار میکنند». جنگ روانیِ مربی استرالیا را۴۰ سال بعد مربی کرهی جنوبی ادامه داد که نتیجهی عکس داشت. دراستادیوم اسپرتس گراند تیم ملی ایران در مقابل چشم تنها ۲۰۰ ایرانی۳ بر هیچ باخت. دیدار برگشت هفتهی بعد در تهران بود. در ورزشگاه صدهزار نفریِ تازه تاسیس. کاروان ایران برای پیروزی آماده نبود. شکست استرالیا غیرممکن بود. اگر ایران سه هیچ پیروز میشد باید چند هفته بعد در آتن بازی سوم با استرالیا را انجام میداد. هشتاد هزار نفر روی سکوهای بتنیِ آزادی نشسته بودند ودر دلشان امید داشتند که تیممیلی را سال بعد در جامجهانی خواهند دید. ۲۷ مرداد ۱۳۵۲. با قضاوت قزاقاف روس. دقیقهی ۱۴ کاپیتان پرویز قلیچخانی ازروی نقطهی پنانتی ایران را پیش انداخت. اما هنوز هم کسی به پیروزی امیدی نداشت. «شوت غیر مترقبه و حیرت انگیز قلیچخانی از فاصلهی ۴۰متری روانهی دروازهی جیمز فریزر، سنگربان استرالیا میشود» و ایران را دو برصفر پیش میاندارد. قلیچخانی شادی نکرد و به نیمهی زمین بازگشت. تاج ورزشی به او لقب «بیوطن» داد. استرالیاییها وقت کشی می کردند. چیزی شبیه بحرین ۲۰۰۱. ۵۹ دقیقه انتظار برای رد شدن توپ سوم از بی فایده بود و ایران باخت. تسلیم شد. اما خواری نکشید. تیم ایران برای مسابقههای بزرگ خارج از آسیا آماتور بود.
در این جام جهانی دو داور از آسیا حضور داشتند. جرج سوفیای سنگاپوری که دیدار لهستان هاییتی را سوت زد. دیگر جعفر نامدار بود که بازی استرالیا و شیلی را قضاوت کرد. بازی بدون گل تمام شد اما نامدار به ری ریچارد
(که در مقدماتی برابر ایران بازی کرده بود) دوبار کارت زرد نشان داد، اما او را اخراج نکرد. چیزی شبیه اشتباه گراهام پُل در جامجهانی ۲۰۰۶. دوباره در آلمان. دوباره استرالیا. اینبار برابر کرواسی.
اولین حضور، اولین تجربه، اولین گل

جامجهانی آرژانتین برای ما شکلی دیگر داشت. ایران تک نمایندهی آسیا بود در این رقابت ها. ایران دیگر آماتور نبود. المپیک مونیخ خاطرات خوشی را برای ایران رقم زد. کوبا را بردیم. با لهستان قدرتمند مساوی کردیم و در بازیای نزدیک به شوروی باختیم. و آخرین خاطرهی المپیکیمان شد. تا چهل سال بعد. اما در راه رسیدن به آرژانتین بهترین نتیجهی خود در خانهی عربستان را بهدست آوردیم. کویت که دورهی بعد به جامجهانی رسید را از سر راه برداشتیم. و دوباره به استرالیا رسیدیم. اینبار دیگر مغلوب نبودیم. سانتر علیپروین و ضربهی پای غفورجهانی ایران را به جامجهانی رساند.
هلند و اسکاتلند و پرو غولهای دست نیافتنی بودند که باید درمقابلشان حاضر میشدیم. دیگر همه میدانند درآن بازیها چه اتفاقاتی رخداد. ما ترسیده بودیم و هلندی ها را آدمهای زمینی نمیدیدیم و با قوانین هم ظاهرا چندان آشنا نبودیم وسه بر هیچ باختیم. اما در برابر اسکاتلند اوضاع طور دیگری بود. آنها با آرچی جمیل و کنی دالگلیش ما را جدی نگرفته بودند. با گل به خودی آندرانیک اسکندریان دروازهی حجازی باز شد و با ضربهی زمینیِ زاویه بستهی ایرج دانایی فرد دروازهی آلن راف باز شد. ایران اولین امتیازش را به دست آورد. امتیازی که تا ۳۱ خرداد ۷۷ تک امتیاز باقی ماند. بازی با پرو را هجومی آغاز کرده بودیم. اما ۴-۱ باختیم! حسن روشن نامش را به عنوان دومین گلزن ایران در جامجهانی ثبت کرد. ایران از صعود به دور بعد باز ماند. هرچند از ابتدا چنین انتظاری از نمایندهی آسیا و اقیانوسیه نمیرفت.

کره می آید و میماند

در سال میزبانیِ اسپانیاییها تعداد تیم های جامجهانی از ۱۶ به ۲۴ رسید و تیمها در ۶ گروه ۴تیمی تقسیم شدند. این افزایش باعث شد هم آسیا و هم اقیانوسیه در این رقابتها نماینده داشته باشند.کویت تنها نمایندهی آسیا بود و در گروه D شروعِ خوبی داشت و با چکسلوواکی به تساوی ۱-۱ دست یافت. آنها در بازی دوم به مصاف فرانسه رفتند و ۴-۱ به فرانسویها باختند. در بازی آخر هم در مسابقهای کم حادثه به انگلستان باختند و با جامجهانی وداع کردند.
در جامجهانی ۱۹۸۶ مکزیک که ابتدا قرار بود در کلمبیا برگذار شود، آسیا برای اولین بار با دونماینده در این رقابتها شرکت کرد.کرهی جنوبی و عراق برای اولین بار پا به این رقابتها گذاشتند. عراق دیگر نیامد و کرده دیگر برنگشت و هر دوره به این جام راه یافت. کره ایها در گروه A با ایتالیا و آرژاتین و بلغارستان همگروه شدند و عراق در گروه B با مکزیک و پاراگوئه و بلژیک. هردو در همان مرحلهی گروهی حذف شدند. پیش از پایانِ رقابتها، بعد از حذف برزیل در یک چهارم نهایی در ضربات پنالتی مقابل فرانسه، در شرق آسیا یک مرد تایلندی خودش از بامِ ساختمانی ۲۸ طبقه به پایین پرت کرد!

سالهای تجربه

در جامجهانی ۱۹۹۰ ایتالیا، کرهی جنوبی برای دومین بار در جامجهانی حاضرشد و اولین تیمِ آسیایی شد که دوبار به این رقابتها راه پیدا کردندو آنها اینبار با بلژیک و اروگوئه و اسپانیا همگروه شدند و در اولین دیدار ۲-۰ به بلژیک باختند و با نمایشی ضعیف با سه باخت به خانه برگشتند. و تنها یک گل به اسپانیا زدند.
امارات دیگر تیم آسیایی حاضر در این رقابت ها بود که با نتایجی ضعیف و دریافت ۱۱ گل در سه بازی و ۲گل زده و سه باخت از دور رقابتها کنار رفتند. کلمبیا۲بار، آلمان ۵بار و یوگوسلاوی ۴بار دروازهی امارات را بازکردند تا تیم های آسیایی در تجربهای ضعیف و بدون کسب حتا یک امتیاز خیلی زود با جام جهانی خداحافظی کنند.

برای سومین بار پیاپی آسیا دو نماینده داشت. یکی از شرق و یکی از خاورمیانه. کرهی جنوبی برای سومین بار به جام جهانی آمده بود و با تجربهترین تیم قارهی کهن محسوب میشد. آنها در جامجهانی آمریکا که با قهرمانیِ برزیل همراه شد با آلمان و اسپانیا و بولیویی همگروه شدند. آنها دوباره به اسپانیا رسیده بودند ومیخواستند نمایش ضعیف چهارسال قبل را جبران کنند و موفق هم شدند و ۲-۲ اسپانیا را متوفق کردند. اسپانیا در یک چهارم به ایتالیای نایب قهرمان باخت. در بازیهای بعدی هم با بولیوی به تساوی رسیدند و به آلمان ۳-۲ باختند. اینبار هم کرهایها نتوانستند از گروه خود بالا بیایند.
اما در گروه F شرایط به گونهای دیگر برای آسیاییها رقم خورد. عربستان در اولین حضور خود، با وجود باخت به هلند، در بازیهای بعدی توانستند مراکش و بلژیک راشکست دهند و با ۶ امتیاز به دور بعد صعود کنند. بعد از ۲۸ سال یک تیم آسیایی موفق شده بود از گروه خود به دور بعدی برسند. عربستان در یک هشتم نهایی به سوئد خورد و با باخت ۳-۱ از دور خارج شد اما حضوری خوب را به عنوان اولین حضور تجربه کرده بودند. آسیاییها دراین جام ۹ گل زدند و ۱۱گل خوردند. گل سامی جابر بعد ها به عنوان یکی از زیباترین گلهای جام جهانی انتخاب شد.

سال خاطراتِ شیرین

برای اولین بار فیفا جامجهانی ۱۹۹۸ فرانسه را با ۳۲ تیم برگذار کرد. این جام برای ما ایرانیان تبدیل به یکی از خاطره انگیزترین حوادث و جشنهای ورزشی شد. ایران سرخوش از شش تایی کردن کره و غمگین از عدم راهیابی به فینال جام ملتهای آسیا، رقابت های مقدماتی را آغاز کرد. ایران با چین و عربستان و کویت و قطر همگروه شده بود. چین را ۴-۲ در پکن شکست دادیم. با عربستان در تهران و با کویت در خاک خودش مساوی کردیم. بازی بعدی با قطر در تهران بود. مهر۷۶. با دوگل دایی و تکگل باقری قطر را مقتدرانه شکست دادیم. در دور برگشت چین را دوباره با ۴گل شکست دادیم اما روزهای بد مانده بود.در روزی تلخ در ریاض به عربستان باختیم تا آنها را در یک امتیازیِ خودمان ببینیم. اما بدتر از این نتیجه تساوی ۰-۰ با کویت در تهران بود. نه. از این بدتر باخت ۲-۰ به قطر در دوحه بود که تمام رشتههامان را پنبه کرد. سه شکست پیاپی از همسایه های عرب. چه باید میکردیم. در ۵ بازی اول ۱۱ امتیاز و سه بازی بعدی صفر امتیاز... .
عربستان و کره دوباره به جامجهانی رسیدند. و ایران به پلی آف رسید. بازی با ژاپن در کوالالامپور یک هیچ عقب افتادیم و بعد دو یک جلو افتادیم اما دوباره بازی مساوی شد و در دقیقهی ۱۱۸ گل طلایی را خوردیم و ژاپن را برای اولین بار به جام جهانی فرستادیم. بعد ایران باید با استرالیا روبهرو میشد و در خاطرهانگیزترین بازی خودش غیرممکن را ممکن کرد تا خاطرات صعود ۱۹۷۸ را برای نسل نو با آب و تاب بیشتری تکرار کند. به فاصلهی شش ماه ایران دوباره غرق در شادی و امید شد. چیزی شبیه به خرداد ۹۲ و صعود به برزیل.
آسیا برای اولین بار با ۴نماینده در جامجهانی حاضر شد و عربستان با فرانسه و دانمارک و آفریقای جنوبی همگروه شد. به دانمارک باختند و از فرانسه ۴ گل خورد و با آفریقا مساوی کرد. در گروه E کرهیجنوبی شروعی فوق ضعیف داشت. باخت ۳-۰ به مکزیک و ۵-۰ به هلند. اما کره ای ها خودرا برای روزهای بهتری آماده میکردند. بازی آخر با بلژیک را نباختند و در سالهای بعد همه چیز را جبران کردند. ایران هم در گروهی قرار گرفت که یوگوسلاوی و آلمان و آمریکا در آن بودند. رویارویی ایران با آمریکا لقب پرطمطراق «مسابقهیقرن» را به خود اختصاص داد. همه چیز این جام برای ایران در این مسابقه خلاصه میشد. اگر ابن بازی نبود آنها با هلیکوپتر نظامی وسط آزادی نمینشستند. ایران در آخرین ساعات خرداد۷۷ دوباره غرق در شادی شد و در روز بازی جوانمردانه به پیروزی رسید. ۲۰سال از انقلاب اسلامی میگذشت و آمریکا همچنان جدی ترین دشمن ایران محسوب میشد. اما فوتبال روی دیگر همه چیز است. طرفِ دیگر کینه است.فوتبال مبارزهست. دوستی است. صلح است.
بازیِ آخر برای ایران دیگر اهمیتی نداشت. خیلیها بر این باورند که میتوانستیم برابر آلمانِ پیر نتیجهی بهتری بگیریم. اما ما کارمان را انجام داده بودیم. خوشحالیِ مردم ما چیزی از خوشحالیِ مردم فرانسه کم نداشت. ما در کشورِ رویاها قهرمان جهان خود شده بودیم.
در گروه آخر ژاپن هم مثل عربستان و کره در گروهش آخر شد تا ما بهترین تیم آسیا شویم. آنها با سه باخت اولین حضورشان را تجربه کردند. تجربهای که قدر آن را دانستند و در سالهای بعد یکی از بهترینهای آسیا شدند و همراه با کرهجنوبی خود را از آسیا کندند و دیگر برای صعود به جامجهانی اندازهی ما خوشحال نشدند. ما هم دیگر با یک تک بازی شاد نمیشویم و همچمنان صعود برایمان اوج شادی است. در جامجهانی انتظاری عجیب ازخود داریم و حتا اگر فقط در بازی فینال ببازیم باز هم ناکامیم. اما ژاپنیها با وجود باخت به آرژانتین و کرواسی و جاماییکا ناکام نبودند.


سال خاطراتِ تلخ

۲۰۰۲ سالی متفاوت برای آسیا بود. برای اولین بار میزبانی از انحصار اروپا و آمریکا خارج شده بود و کره و ژاپن مشترکا میزبانی را به عهده داشتند. جامی که در نهایت در ردهی جامهای متوسط دسته بندی شد. جامی که ناداوری اسپانیا و ایتالیا را حذف کرد و کره را به نیمه نهایی رساند. ژاپن هم با دو برد ویک تساوی از گروه خود صعود کرد و در یکهشتم مقابل ترکیه تن به شکست داد. چین و عربستان هم تمام بازیهای خودشان را باختند.
با توحه به میزبانی آسیا و حضور مستقیم دوتیم قدرتمند آسیایی در این رقابتها. فرصتی مناسی برای ایران به دست آمد تا برای دومین باز پیاپی صعود کند. فرصتی که از کف رفت و به عربستان و چین رسید. همانطوری که حماسهی ملبورن از ذهن هیچ فوتبالدوست ایرانی پاک نمیشود، فاجعهي منامه هم از ذهنها پاک نشدنیست. تمام آرزوهایمان یک شبه بر باد رفت. دیگر رمق سابق را نداشتیم. در بحرین اتفاقاتی افتاد که هنوز از ردهی محرمانه خارج نشده است. بلاژویچ سرمربی وقت ایران قول داده آنها را کتاب کند. درایران هم کسی دوست ندارد از آن خاطرات یاد کند. همه میخواهیم فراموش کنیم اما نمیتوانیم.
در آخر هم زورمان به ایرلند نرسید و علیکریمی تابلوهای تبلیغاتی را هم دریبل زد اما توپی گل نشد. و نیکبخت تکبهتک خراب کرد تا راه به جایی نبریم. همه ناامید بودیم و در بازی برگشت یکی از تلخترین بردهایمان را کسب کردیم. چیزی شبیه مقدماتی ۱۹۷۴. و دوباره در همان تهران ماندیم تا چهار سال بعد.

سال پوست کندنِ پرتغال

چهارسال بعد اما اوضاع برای ما به کلی متفاوت بود. این بار اشتباهات قبلی را تکرار نکردیم و راحت به آلمان رسیدیم. هیچگاه تا این اندازه صعودی راحت را تجربه نکردهایم. در دور دوم مقدماتی دوباره به بحرین خورده بودیم و در اولین بازی باآنها مساوی کردیم. بعد ژاپن و کرهی شمالی را شکست دادیم. در دور برگشت کرهیشمالی را مثل همیشه بردیم و در بازی مقابل بحرین (در حالی که بازی با ژاپن هنوز مانده بود) جشن صعود گرفتیم و همراه با ژاپن اولین تیم های صعود کننده به جامجهانی ۲۰۰۶ آلمان شدیم. آنجا اما شرایط به این خوبی نبود. انتظارات از تیمملی خیلی زیاد شده بود و اعمال نفوذ و دخالت سازمانتربیتبدنی در فدراسیون تاثیرش را در تیم گذاشته بود. همه انتظار برد داشتند و حتا حاضر نبودیم قبول کنیم احتمالا به پرتغالِ فیگو و دکو و رونالدو خواهیم باخت. بازی اول را که به مکزیک باختیم همه چیز را برای خودمان تمام کردیم. شیرینیِ صعود تبدیل به زهری شده بود که گلویمان را میسوزاند و پایین میرفت. در روزِ نیمکت نشینی علیدایی به پرتغال هم باختیم و ۱-۱ با آنگولا هم ارزشی نداشت. انگار باید قهرمان جهان میشدیم.
در گروههای دیگر ژاپن به استرالیا و برزیل باخت با کرواسی مساوی کرد و مثل ما با یک امتیاز چهارم شدند اما اندازهی ما غمگین نشدند. در گروه G کرهی جنوبی با وجود پیروزی برابر توگو و تساوی برابر فرانسه، به سوییس باخت و از صعود به یکهشتم باز ماند. عربستان هم روزهای خوبی را سپری نکرد و در بازیای نزدیک با تونس ۲-۲ کردند و سپس با نتیجهای سنگین به اوکراین باختند و در بازی آخر هم زورشان به اسپانیا نرسید و پروندهی تیمهای آسیایی در همان مرحلهی گروهی بسته شد.

خوابِ تلخ

امید بسیاری داشتیم تا برای دومین بار پیاپی و بی دردسر به جام جهانی برسیم. اما انتخابهای غلط مانع از این کار شد و دوباره کارمان به روز آخر کشیده شد و آنجا پارکجیسونگ بود که همانند بازی رفت گل مساوی را به زد. مثل آبِ سردی بر پیکرهي ما. چند ساعت بعد هم کرهیشمالی و عربستان در بازیِ سرد و بی اتفاق ۰-۰ کردند تا کرهی شمالی پس از ۴۴ سال سال به جام جهانی برسد و عربستان به پلی آف برود و در آنجا مغلوب بحرین شود.
کرهی جنوبی در بازیِ اول خود ۲-۰ یونان را شکست داد اما در گام بعدی۴-۱ به آرژانتین باخت. با این وجود به لطف تساوی برابر نیجریه به دور بعد صعود کرد و آنجا مغلوب اروگوئه شد. دیگر تیم آسیا یعنی ژاپن با دو برد برابر کامرون و دانمارک و باخت به هلند به یک هشتم رسید و آنجا در ضربات پنالتی به پاراگوئه باخت. کرهی شمالی اما در گروهی سخت با برزیل و پرتغال و ساحلعاج همگروه شده بود. طوفان زرد سالهای دور نمایشی فوق العاده برابر برزیل داشت و برزیلی ها به سختی توانستند دروازهی کره ایها رابازکنند و در نهایت ۲-۱ پیروز شوند. اما در بازی بعد کرهایها جانِ سابق را نداشتند و انگار تمام توان خود را برای بازی قبل گذاشته بودند. آنها ۷ گل از پرتغال دریافت کردند و ۳گل از ساحلعاج. استرالیا هم که از این دوره به جمع تیمهای آسیایی اضافه شده بود و از سهمیهی آسیا به جام جهانی رسیده بود، در بازی اول ۴-۰ مغلوب آلمان شد و با وجود تساوی برابر غنا و برد برابر صربستان، به خاطر تفاضل گل کمتر از صعود به دور بعد بازماند.

حالا در جامجهانیِ ۲۰۱۴ باید منتظر ماند و دید تیمهای ایران، کرهی جنوبی، ژاپن و استرالیا به عنوان نمایندههای قارهی کهن چه نتایجی دربرابر حریفان خود خواهند گرفت. آیا ایران میتواند برای اولین بار از گروهاش صعود کند؟ آیا ژاپن میتواند از یکهشتم جلوتر برود؟ آیا کره خاطرات ۲۰۰۲ را زنده میکند؟ استرالیا چه حرفی برای گفتن دارد؟




«در نگارش این یادداشت از کتاب‌ها و مجله‌های زیر بهره برده ام:
روزی روزگاری فوتبال/ حمیدرضا صدر، نشرچشمه۱۳۸۹
پسری روی سکوها/ حمیدرضا صدر، نشرزاوش۱۳۹۲
FIFA Magazine (August 2006/ No.8)
روزنامه‌ي ورزشی ۹۰/ ویژه‌نامه‌ی جام‌جهانی ۲۰۰۶، اردیبهشت۸۵»

هیچ نظری موجود نیست: